۱۳۸۹ بهمن ۲, شنبه

عمل، عکس العمل، هویت

کلاریس عزیزم،

در این جهان هر آنچه رخ می دهد، عکس العملی به همراه دارد، مگر آنکه به واقع رخ نداده باشد.

در اطرافت بسیاری را خواهی دید که تا تحولی در عرصه ای رخ ندهد، در آن عرصه - حتی به واسطه داشتن نظر - حضور ندارند؛ به عبارتی، هویتشان را از واکنش نشان دادن به رخدادها می گیرند. 

آن روز که فردی در آستانه اعدام است، مخالف اعدامند و آنگاه که ناملایمتی بروز کند، طرفدار ملایمتند؛ هرچند که پیش از آن لزوم موضع گیری در قبال اعدام در ایشان آشکار نشده باشد و مشخص نبوده باشد که "اصولا" فردی ملایمت-مدار (!) هستند.

در این جهان هویت داشتن آنقدر ضروری است که گاه "نخبه" ها -قاعدتا بی نیاز از تبیین هویت خود- هم در دام کسب "هویت واکنشی" افتاده اند: در دوران ما، نویسنده معروفی بود که بیشتر محرک بود تا متحرک.  حتی او هم یک بار از نیکویی های شاهزاده ای شاه مرده و دور از وطن نوشت، البته نه پیش از مرگ آن شاهزاده؛ گویی آن شاهزاده، نه تنها ‍پیش از مرگ نیکو نبود، که اصلا نبود!

هر آنکس که زنده است، به رخداد ها عکس العمل نشان می دهد؛ آنکس که زندگی می کند بانی رخداد است.

قربانت،
بابک.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر