کلاریس عزیزم،
از تنبلی است که اولین نامه، ماه ها پس از تولدت - تولدی که شوق نوشتن ایجاد کرد، نوشته می شود،
و البته ذهنی آشفته و هزار پرسش اخلاقی بی پاسخ مانده، که من از ترازوی اخلاق فاصله ای بس زیاد دارم.
به فارسی می نویسم، به دو دلیل: یکم آنکه هرگز این نوشته ها باعث ایجاد دینی برای پیدایش کوچکترین احساس نسبت به نویسنده آنها نشود، چون هدفم نوشتن مطالبی است که حافظه رو به زوالم برجای ماندنش را امکان نخواهد داد و تو، مانند هر فرد دیگری، بیش از مخاطب، قاضی آنها خواهی بود.
دوم آنکه اردشیر، پدرت، مهارتی غیرقابل مقایسه با دوستانش در گویش به زبان هایی دارد که برای تو درکشان ساده تر است؛ آن زمان که ما، سوار بر زورقی از خشم، کلمات از پیامبران الکن کیشی علیل می آموختیم، او گوش و چشم به شکسپیر سپرده بود. زحمت برگردان این مهملات به عهده اوست.
قربانت
بابک
بابک جان هر کی دوست داری ! جان من جان این مهملات یه کم سبکش کن! بابا ده دفعه باید بخونم هر متنتو تا بفهمم به زبون زمینی چی میشه!
پاسخحذفI think I have pointed out to the solution of the problem...only a few can tag along easily.
پاسخحذفhttp://adoosh.blogspot.com/2010/12/tourani-letters.html